شهید مطهری از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله العظمى خامنه اى مدظله العالى در بيانات مختلف ،
شخصيت والاى شهيد مطهرى را بازگو نموده اند:
حقيقتا محصول بسيار عظيم و با ارزشى از شهيد مطهرى در اختيار ماست و بايد آثار اين استاد
گرانقدر را كه با فكر والاى خود به جامعه فكرى ما اهدا كرده است به درستى دريافت كرد و آن را
آموخت .
سخنان اين شهيد حاوى معارف و مسائل بسيار ارزنده اى است كه مى تواند نقطه شروع خوبى در
مسير تفكر و انديشه باشد.
آثار شهيد مطهرى بايد مورد توجه و نقد علمى قرار گيرد و مباحث آن به طور گسترده مطرح تا
بنيادهاى فكرى جديدى بنا شود و اين كارى است ممكن و لازم .
فهم و شناخت اسلام ناب و مستند، هوشمندى و بصيرت وافر در شناسايى جريانهاى منحرف و
آلوده ، شجاعت و بى پروايى در برخورد با اين جريانها خصوصيتى بودند كه به شخصيت چند بعدى و
كم نظير استاد فرزانه شهيد ما جنبه اى استثنايى مى بخشيدند.
اينك اين شخصيت والا و ارجمند در ميان ما نيست ، اما گنجينه گرانبهايى از عصاره افكار و انديشه
هاى او و نيز خط روشنى از جهاد بلند مدت و پرحوصله او پيش روى ماست .
خطى كه مى تواند انقلاب را از نظر فكرى حفظ كند همان خط مطهرى است
مطهرى يكى از معماران نظام جمهورى اسلامى بود كه طرح اصلى نظام اسلامى با مغز قوى ، دل
آگاه و هوشمندى علمى او شكل گرفت استاد شهيد مطهرى تعليم و تربيت را مهمترين رسالت خود
مى دانست . او فقط در كلاس درس ،معلم نبود بلكه در خانه ، در ميان دوستان و در اجتماع نيز
معلمى توانا به حساب مى آمد.
مطهرى در وجود تك تك افرادى است كه براى اين انقلاب و نظام مقدس خدمت مى كنند و آينده اين
انقلاب تجلى گاه مطهرى هاست خط مطهرى خط سياست در مقابل حركات نفوذى در داخل
انديشه هاى اصيل اسلامى است .
مطهرى پرچمدار نهضت بازگرداندن شخصيت انسانى زن مسلمان به او بوده.
مقام معلم از دیدگاه قرآن
نخستین معلم، خدا است::« وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا» (بقره/31)
[به آدم نامهای (اشیا و خواص و اسرار چیزهایی را که نوع انسان از لحاظ -
پیشرفت مادی و معنوی آمادگی فراگیری آنها را داشت، به دل او الهام کرد و بدو) همه را آموخت]…
دومین معلم، پیغمبرانند:
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاؤُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ (روم/47)
[ما پیش از تو، پیغمبران بزرگواری به سوی اقوام خود روانه کرده ایم -
و ایشان برای آنان دلیل ها و برهان ها ذکر کرده اند و بدیشان معجزات روشنی نموده اند]…
سومین معلم، علما و فرزانگانند:
الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا (احزاب/39)
[کسانی هستند که رسالتهای خدا را می رسانند و از او می ترسند و از کسی جز-
خدا نمی ترسند، و کافی است که خدا حسابرس باشد]…
احادیث پیامبر
سنن النبی
و در كافى به سند خود از زيد شحام از ابى عبد الله(ع)نقل كرده كه فرمود: رسول خدا از روزى كه خداوند او را به نبوت مبعوث كرد
و تا روزى كه از دنيا رفت در حال تكيه غذا نخورد، بلكه مانند بردگان غذا ميل مىفرمود و مانند آنها مىنشست، پرسيدم چرا؟
فرمود : براى اظهار كوچكى و تواضع در برابر خداى عز و جل.
101 ـ و در آن كتاب به سند خود از ابى خديجه نقل كرده كه گفت: «بشير دهان»از ابى عبد الله(ع)پرسيد آيا رسول خدا(ص)در حالى
كه به دست راست يا به دست چپ تكيه كرده غذا ميل مىفرمود؟ابى خديجه مىگويد من هم در آن مجلس بودم امام صادق(ع)فرمود: نه،
رسول خدا در حال تكيه به طرف راست و يا به طرف چپ غذا ميل نمىكرد و ليكن مثل بندهها مىنشست، من عرض كردم چرا؟فرمود:
براى تواضع در برابر خداى عز و جل.
احادیث پیامبر
وفات پیامبر اسلام (ع)
شيخ مفيد در ارشاد مينويسد: وقتى پيامبر ( صلي الله عليه و آله و سلم) از نزديکى مرگش، که قبلا آن را براى امت خود بيان کرده بود مطمئن شد، پيوسته در ميان مسلمانان به سخنرانى ميايستاد و آنها را از فتنه و اختلاف پس از رفتنش برحذر ميداشت و همواره به آنها تأکيد ميکرد که به سنتهاى وى تمسک کنند و بر آنها با يکديگر وحدت داشته باشند. مسلمانان را تشويق ميکرد که به عترتش اقتدا کنند و آنها را اطاعت و يارى و پاسبانى نمايند و در امور دينى بديشان چنگ آويزند و از اختلاف و ارتداد پرهيزشان ميداد. از جمله مسايلى که پيغمبر (ص) به مسلمانان تذکر داد روايتى است که همه بر صدور آن اتفاق دارند. در اين روايت آمده است که پيغمبر (ص) فرمود: اى مردم! من شما را ترک ميکنم و شما در حوض بر من وارد ميشويد بدانيد که من درباره ثقلين از شما پرسش خواهم کرد. مواظب باشيد که پس از من با آنها چگونه رفتار ميکنيد. زيرا خداوند لطيف و خبير مرا آگهى داد که اين دو از هم جدا نميشوند تا مرا ملاقات کنند. من از پروردگارم چنين تقاضا کردم و او هم خواستهام را روا کرد. بدانيد که من اين دو چيز را در شما وانهادم: کتاب خدا و عترتم، اهل بيتم را. از آنها پيشى نگيريد که دچار پراکندگى شويد و از آنها کوتاهى نکنيد که به هلاکت ميافتيد و به آنها نياموزيد که ايشان از شما داناترند. اى مردم! نبينم پس از من به کفر بازگرديد و گردن يکديگر را بزنيد و مرا در سپاهى همچون سيل گران ديدار کنيد. هان بدانيد که على بن ابيطالب برادر و وصى من است. او بعد از من بر تأويل قرآن ميجنگد چنان که من بر تنزيل آن پيکار کردم.